از مواری که با زنا، رخ نمایی میکند، پیدایش هرج و مرج در نظام خانواده، و از میان رفتن رابطه فرزندان و پدران، رابطهاى كه وجودش نه تنها سبب شناخت اجتماعى است، بلكه موجب حمایت كامل از فرزندان مىگردد.
چرا که در اگر در جامعه فرزندان نامشروع و بىپدر فراوان گردند روابط اجتماعى كه بر پایه روابط خانوادگى بنیان شده درگیر تزلزل و انحطاط مىگردد.
مهمتر اینکه: از عنصر محبت كه نقش تعیین كنندهاى در مبارزه با جنایتها و خشونتها دارد محروم مىشوند، و جامعه انسانى به یك جامعه كاملا حیوانى توأم با خشونت در همه ابعاد، تبدیل مىگردد.
باید بدانیم که: با توجه به تجارب و برسی عالمانه این مساله روشن میشود كه این عمل باعث اشاعه انواع بیماریهاست و با تمام تشكیلاتى كه براى مبارزه با عواقب و آثار آن امروز فراهم كردهاند باز آمار نشان مىدهد كه تا چه اندازه افراد از این راه سلامت خود را از دست داده و مىدهند.
لذا نباید فراموش كرد كه هدف از امر مقدس ازدواج تنها مسأله اشباع غریزه جنسى نیست بلكه اشتراك در تشكیل زندگى و انس روحى و آرامش فكرى، و تربیت فرزندان و همكارى در همه شئون حیات از آثار ازدواج است كه بدون اختصاص زن و مرد به یكدیگر و تحریم«زنا» هیچ یك از اینها امكان پذیر نیست.
بد نیست به نظر جناب بها الله هم در زمینه زنا توجه کنیم، و ببینیم پیامبر قرن اتم! چه نظری در باره زنا داشته است:
«خداوند حكم داده است كه هر یك از مرد و زن زنا كننده می باید دیه به بیت العدل تسلیم كند و مقدار آن دیه نه مثقال طلا است و اگر دو مرتبه زنا كردند لازم است دو مقابل آن پرداخت كنند (دو برابر) و این حكمی است از جانب مالك اسماء». (2)
اینجا مجال بحث نیست ولی انصافا بهاییت با این همه ادعا با مساله مهمی مثل زنا میتواند مقابله کند؟ آیا اینطور نیست که هرکس که از لحاظ مادی تامین است میتواند هر وقت که بخواهد مرتکب عمل شنیع زنا شود و با پرداخت هزینهای آنهم به بیت العدل! از گناه پاک شود؟ بنظر شما این حکم بازدارنده است یا تشویق کننده؟ (قضاوت با اهل عقل)
از این نکات که بگذریم نمیشود به راحتی از کنار این حکم گذشت و تاملی نکرد و البته اگر بشود از کنار مساله به این مهمی به راحتی عبور کرد، دلیل اینکه زنا خوب نیست چیست؟ مگر نه اینست که زنا باعث از بین رفتن آرامش و پیدایش هرج و مرج در نظام خانواده، و از میان رفتن رابطه فرزندان و پدران میشود؟ به این حکم از جناب بها الله توجه کنید:
« تنها همسران پدرتان بر شما حرام شدند(نه مادر )»(3)
از این متن اینگونه بر میآید که ازدواج با زن پدر حرام است و البته مدعی اند که حکم بقیه محارم بیان نشده است.
اگر چه بهائیان حکمیرا که بیان نشده به بیت العدل حواله میدهند، بیت العدل نیز تصمیم در این باره را به عهده خود افراد میداند. «تصمیم گیری در این مورد به عهده خود نفوس مومنه محول شد و در ادامه آمده است؛ آن معهد اعلی هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب مقتضی نمیداند». (4) چرا که امکان دارد بهائیان بگویند: بین اقارب و محارم تفاوت است و نیز بهاییان ایران به واسطه عرف ایران این عمل شنیع را انجام ندهند، اما اینکه این مطلب در کتب آنان موجود است قابل انکار نیست. نظر نهائی را در این باره عبدالبهاء، در کتاب مائده آسمانی ارائه میکند و بیان میدارد هر آنچه حکمش بیان نشده حلال است! ، وی میگوید: «عدم ذکر در الواح الهی نفس جواز است زیرا منهی از نصوص استنباط میشود»(5)
و باید بدانیم که به حکم ازدواج با محارم نه در کتاب اقدس و نه هیچ کتاب دیگری اشاره نشده است !
پانوشت
1- سوره مبارکه اسرا آیه 32 « وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلًا»
2 - اقدس صفحه 15سطر12« قد حكم الله لكل زان و زانیة دیة مسلمة الی بیت العدل و هی تسعة مثاقیل من الذهب و ان عاد مرة اخری عودوا بضعف الجزاء هذا ما حكم به مالك الاسماء»
3- اقدس ص 30 س 10« قد حرمت علیکم ازواج آبائکم. .
4 - انوار هدایت صفحه 487 حکم 1289 در موضوع ازدواج.
5- عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، موسسه چاپ مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 2، ص 42.
نظرات شما عزیزان:
|